( 50 )
مادرش نیز که هم عارف بود و هم متقى و صالح درس نظم و شهد عبادت و مناجات را در جان و روان پسر بریخت و فطرت پاک او را با پاکان و پاکیها رشد داد. در دقّت مادر در تربیت او گفته هایى شنیدنى است.
از خردسالى شیفته علم و معنویت شد و از سیماى او ایمان و بزرگوارى پیدا بود. خود در (شرح من لایحضره الفقیه) پس از بیان احکام میّت مى نویسد:
(… الحمد للّه ربّ العالمین که بنده در چهارسالگى همه اینها را داشتم; یعنى خدا را و نماز و بهشت و دوزخ و نماز شب مى کردم در مسجد منا و نماز صبح را به جماعت مى کردم و اطفال را نصیحت مى کردم به آیت و حدیث به تعلیم پدرم رحمه الله.)3
مادر از کوچکى او و برادرش ملاّ صادق را به خدمت عالم پارسا ملاّ عبداللّه شوشترى براى فراگیرى علوم دینى برد و از او خواهش کرد در تربیت و تعلیم آنان بکوشد.
او نزد ملاعبدالله شوشترى فقه الحدیث و معارف آموخت و در بحار انوار احادیث غوطه ور شد.
از محضر فقیه عارف و اندیشه ور حکیم شیخ بهائى دانشهاى گوناگون بویژه علم فقه و اصول فرا گرفت و نیز از محضر امیر اسحاق استرآبادى معروف به (طى الأرض) کسب فیض کرد.
از این هر سه جز دانشهاى نظرى سلوک عملى و معنوى بیاموخت تا این که در علوم اسلامى مکانتى بلند یافت و در عرصه اخلاقى معنوى و عرفانى نیز به مقاماتى والا برآمد و در هر دو میدان جلودار عالمان زمان خویش شد.
تاریخ نگاران و شرح حال نویسان با تعبیرات بلندى از او یاد کرده اند:
|